طراوت خانوم
سال ها باور داشتم این زن بیرون از زندگی من بوده است، شاید نه خیلی دور اما بیرون از زندگی من. باور داشتم او دیگر وجود ندارد، کهطراوت خانوم
سال ها باور داشتم این زن بیرون از زندگی من بوده است، شاید نه خیلی دور اما بیرون از زندگی من. باور داشتم او دیگر وجود ندارد، کهتکلیف دلی که عاشق نیست را نپرس.
آخرکم کم مهربانی را از یاد می برد
و در اینکه تکلیف انسان بودنش چیست ، سخت می ماند.
همیشه عاشق باش.
حتی شده ،عاشق یک کودک ناز
یا یک شاخه گل سرخ .
من از بی عشق بودن می ترسم
بی عشق بودن یعنی قهر با خدا
یعنی رفتن روی پل لغزنده ای که اگر افتادی
برای بلند شدنت انگیزه ای نداری.
نویسنده : هستی
منبع:
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد